اولین سینما رفتن کیمیا
گل قشنگم این روزها به مناسبت عید فطر و بین التعطیلی چند روز پشت سرهم تعطیلی داریم... .البته قرار بود ما بریم تبریز.ولی به خاطر زلزله ای که این چند وقت داره اتفاق می افته از تصمیممون پشیمون شدیم....راستش من احساس کردم آرامش لازم هنوز به تبریز و به خصوص به خونه ها برنگشته و در ضمن شما الان چند وقته که به شب ادراری مبتلا شدی و من و بابا ترسیدیم که اونجا یه اتفاقی بیافته و شما دوباره از چیزی بترسی و این موضوع تشدید بشه.....القصه کلا از مسافرت پشیمون شدیم و موندیم خونه..... تو این چند روز قرار بود فیلم "کلاه قرمزی و بچه ننه" از سینماها شروع به اکران بشه. خیلی وقته که من و بابایی تصمیم داشتیم شما را ببریم سینما ولی از اونجا که متا...
نویسنده :
مریم
14:47